1716. مادر

ساخت وبلاگ
۱. حرف نمی زنیم ... حرف نمی زنیم ... زمانی هم که حرف می زنیم می دانم باید تا کجا همراه شوم. دیگر یاد گرفته ام. حرکات چشم ها و سر. حتی جمله بندی و کلمات خاصی که استفاده می شود. اجازه نمی دهد ادامه دهم جز در سکوت. در سکوت شناور شدن سخت است. ایستادگی و مقاومت هم. ۲. از کیلومترها دورتر خبر می رسد. مثلا مایه سرور و شعف. اما من خوشحال نمی شوم. خبر کاملا جدی و رسمی است. مطمئنم که قرار نیست با حضور من اتفاقی بیفتد, همانطور که بدون من. تمام گزاره ها از دو طرف برابرند. برای سنگینی تصمیم, این تنظیمات از پیش بارگذاری شده هستند که می گویند بمان.۳. برای شادی دنبال بهانه می گردم. حتما دیوانه ام. ۴. صائب تبریزی 1716. مادر...
ما را در سایت 1716. مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fabled بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 17:35

۱. سختی کار کجاست که در کامنت و پیام های رد و بدل شده می نویسند باش! بجای باشه؟!۲. بیخود و بی جهت همین کله صبح یادم افتاد به سالها پیش ... یک زمانی برای وبلاگی کامنت می گذاشتم. چشم روی هم نگذاشته, جواب می داد. داستان بعد از چند بار تکرار, ترسناک شده بود. گویا طرف پشت دری, دیواری کمین کرده بود. با عزم راسخ از طرف پرسیدم که چطور می شود که انقدر اینطور می شود؟ در جواب فرمودن, خنگول! با پیامک مطلع می شوم و در جا جواب می دهم.۳. قبول که با کلمه ها احساس ها رد و بدل نمی شوند, شاید یک روزی دروغگویی بشود حس هفتم.۴. قرار بود برایم یک سری حرکات موزون و ناموزون و روم به دیوار را از همین کانال های ارتباطی مجازی بفرستد که نفرستاد. کلی اندیشیدم که چرا نفرستاده و هنوز در دنیای واقعی سلام علیک دارد!۵. مولوی 1716. مادر...
ما را در سایت 1716. مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fabled بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 17:35

۱. بخند عزیزم. تا لطفی کرده باشی و من رو از توهماتم نجات داده باشی. چینِ گوشه هایِ چشمات هم شبیه چنگولای گربه قشنگه.

۲. راست گفت ... مگه مُرده ها می تونن از عمق چند متری زمین بیرون بیان و دوباره برگردن به شهرشون و خونه هاشون؟! پس چرا دور قبرستونا حصار می زنند؟!

1716. مادر...
ما را در سایت 1716. مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fabled بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 17:35